برگ آزاد-3
سه شنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۴۰ ب.ظ
... می خواهم بگویم
... فقر همه جا سر می کشد
... فقر، گرسنگی نیست، عریانی هم نیست
... فقر، چیزی را « نداشتن » است، ولی آن چیز پول نیست
... طلا و غذا نیست
... فقر همان گرد و خاکی است که بر کتاب های فروش نرفته یک کتاب فروشی می نشیند
... فقر، تیغه های برنده ماشین بازیافت است، که روزنامه های برگشتی را خرد می کند
... فقر، کتیبه سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند
... فقر، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته می شود
... فقر، همه جا سر می کشد
... فقر، شب را بی غذا سر کردن نیست
... فقر، روز را بی اندیشه سر کردن است
" دکتر علی شریعتی "
- ۹۴/۱۰/۲۹